محمد تاجران يك مسافر است. هفت سال پيش سفرش را در اين جهان بزرگ آغاز كرد. از خيلي چيزها گذشت و به راه هاي دور رفت، تا آ نچه را كه ميخواهد بيابد.
محمد تاجران كوله بار بزرگي از تجربه هاي تلخ و شيرين را روي دوچرخه اش گذاشته و گرد جهان ميگردد. او ركاب مي زند و بذر آشنايي و دوستي ميپاشد. به اين اميد كه بذرها روزي ثمر دهند، جهان جاي امني براي سفر يا زندگي كردن باشد و انسا نها فارغ از مليت، نژاد و مذهب بتوانند با كيديگر همدلي و همنشيني كنند. او ميگويد: “آدم ذاتا میل به وصل شدن، میل به ثبات و مالکیت دارد. اما من هفت سال پيش سفرم را شروع كردم تا بفهمم چه کار ميتوانم در اين دنيا انجام دهم.” او همچنان، به دنبال خواسته اش كه صلح، حفظ محيط زيست و امنيت كودكان است، ميگردد. با محمد تاجران در دفتر ارکیدمهر گفت و گو کرده ایم که می خوانید.
سفرتان را با جهانگردي شروع كرديد؟
نه اول یک سفر پنج روزه در ايران داشتم. بعد از آن سفرم به دور دنیا را با دوچرخه شروع كردم.
چه شد كه اين نوع سفر كردن را انتخاب كرديد؟
همه آد مها میل به دیده شدن دارند كه مهمترین انگیزه انسان برای انجام کارهاست. زماني که کوهنوردی هم میکردم برایم مهم بود که کوهنورد خوبی باشم، تا دیده شوم.
تنها سفر میکنید؟
ياد گرفتم که خودم را قوی کنم. كسي مثل من اگر دو روز جایی بماند بايد ریشه بدواند و بتواند با آدمهای دور و برش رابطه برقرار کند. شايد فكر كنيد كه اگر قرار بر دل كندن است پس دل نبستن راه ساده تري است. اما اگر دل نبندیم لذت و عمق رابطه و عشق و دوستی را دیگر حس نمیکنیم.
هر چند وقت به ايران ميآ ييد؟
من سالی یک بار به ایران میآيم تا خانواده ام را ببینم چون به مادرم قول داده ام که هرسال پیش او باشم.
جهانگردي را از كجا شروع كرديد؟
از سمت آسیا شروع کردم تا تجربه کسب کنم و بعد به اروپا بروم.
چرا؟
اروپا، جای سعی و خطا نیست و باید بدانم که دقیقا چه کار باید بکنم. اما زماني كه به اروپا رفتم، بیشتر در خانه دوستانم اقامت داشتم و فقط چند روز درهتل بودم.
به كجاها رفته ايد؟
تا به حال به 37 کشور رفته ام. به 12 کشور اروپایی، 23 کشور آسیایی و به استرالیا سفر کرده ام. کشورهای امریکایی و افریقایی را هنوز شروع نکرده ام. ممكن است از سال 2014 شروع کنم.
در مجموع چند کیلومتر ركاب زديد؟
در اين هفت سال نزد كي به 44000 کیلومتر رکاب زدم.
در سفرها، كجا اتراق میکنید؟
اگر آد مها نباشند، در جاهاي قشنگ و خوش منظره چادر ميزنم. اما در جایی که انسا نها زندگی ميکنند، نزدیک آ نها چادر ميزنم تا مراقبم باشند و بتوانم با آن ها ارتباط برقرار کنم.
تا به حال دچار مشکل یا حادثه ای جدی نشده اید؟نه! خوشبختانه برايم اتفاق بدی نیفتاده است.
شما عكاسي هم ميکنيد. آموزش ديده ايد؟
عكاسي را از یکی از بهترين عكاسها يعني ابراهیم صافی، ياد گرفتم. وقتی که عکاسی را یاد گرفتم او به من پیشنهاد همكاري داد. هر چند قبول نکردم اما فهميدم که عکاس خوبی هستم كه چنين پيشنهادي به من داده شده.
عكاسي بايد برايتان منبع درآمد خوبي باشد.
من عکس هايم را نمیفروشم. اما اگر کسی بخواهد مجانی میدهم.
به نظر ميرسد كساني كه مثل شما سفر میکنند، افرادي مرفه هستند و نیازمالی ندارند.
من سه سال داشتم که پدرم را از دست دادم. با توجه به اینکه مادرم خانه دار بود،از نظر اقتصادي شرایط متوسطی داشتیم. سفر کردن با دوچرخه نشانه مرفه بودننیست. اول اعتماد به نفس خود را بازیافتم و بعد به سفر رفتن پرداختم.
پس هزينه سفرتان را چگونه تامين ميکنید؟
من بر روی یک پروژه آموزشی کار می کنم با عنوان ما به درخت ها نیاز داریم. بر اساس این پروژه، در شهرهای مختلف به مدارس می روم و کلاس های آموزشی با هدف بالا بردن آگاهی بچه ها نسبت به محیط زیست اطرافشان برای آن ها برگزار می کنم. یک سری از انسان ها در جاهای مختلف دنیا به این پروژه علاقمندند و به من برای هزینه سفرم کمک می کنند.
چند سال داريد؟
37 سال و در مشهد به دنيا آمده ام.
در مشهد هم مردم دوچرخه سوارميشوند؟
در شهر مشهد نه تنها مردها بلكه خانمها هم دوچرخه سواري میکنند. امکان ندارد روزی بیرون برويد و دوچرخه سوار خانم نبینید.
یکی خاطره فراموش نشدني از سفرهايتان بگوييد.
در اروپا براي تدريس به مدرسه ای ميرفتم. ده ماه بعد از این که از اروپاخارج شده بودم، بچه ها کتاب های دست دوم را از خانه هاشان جمع
کردند، بعضی از مادرها هم شیرینی پختند و در مدارس شیرینی ها وکتاب ها را در بین خود فروختند و پولش را برای ادامه سفرم فرستادند.